کرسی علمی كاركردشناسي نمادهاي منشي و رفتاري در فرآيند تمدن نوين اسلامي
کرسی علمی كاركردشناسي نمادهاي منشي و رفتاري در فرآيند تمدن نوين اسلامي در تاریخ 23/09/1401 با همکاری مرکز پژوهی تمدن اسلامی پیامبر اعظم (ص)، با ارائه استاد محمد مصطفی اسعدی استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه علوم پزشکی ایران عضو مرکز تمدن پژوهی پیامبر اعظم (ص) ، ناقدان دكتر مرتضي شيرودي و دكتر حبيب زماني محجوب و دبیر علمی دكتر علي نجات بخش اصفهاني به صورت مجازی برگزار شد.
به گزارش معاون پژوهشی مدرسه علمیه فاطمیه(س) در ابتدا دكتر حبيب زماني گفت : بحث نماد ها يك بحث گسترده اي است كه مقاله و كتاب هاي زيادي در اين حيطه نوشته شده است ولي سوال اينجاست آيا واقعا يك سري نمادها چه نقشي در تمدن اسلامي دارد، اينها بازي با كلمات نيست ؟نمادهايي كه مطرح مي كنيد هر كدام در چه جايگاهي قرار دارند؟چقدر از نمادها براي تمدن اسلامي استفاده كرديم؟
دكتر شيرودي در ادامه گفت : چند نكته اصلاحي اين است كه بهتر است در ابتدا تعريفي از نماد مطرح شود و وقتي به تعريف جامع رسيديد و آن را تجزيه كنيد تا عملياتي كنيدو و نكته بعدي اينكه نخ تسبيح در اينجا نيست كه اين نمادها چگونه به هم مرتبت هستند؟يك پازلي در ذهن شما هست كه بايد آن را پياده كنيد و ارتباط بين آنها را بيان كنيد. مثلا نمادهايي كه در حرم ها و معماري ها وجود دارد كه ارتباطي بين اين نمادها و معماري ها وجود دارد كه بايد آن را تجزيه كرد و به نتيجه رسيد. نكته سوم اينكه وقتي ما از كاركرد صحبت مي كنيم بايد بتوانيم نمادها را نهادينه كنيم ولي به نظر مي رسد كه نهادينه نشده كه به عنوان نقشه راه و سنبُل جا نيفتاده و گاهي اشاره اي به آنها شده و وارد سبك زندگي نشده است و بايد وارد گفتارها و منش ها شود و جزئي از وجود هر فرد شود.
دبير كرسي در ادامه به جمع بندي پرداخت و گفت: جاي هر كدام از اين نمادها كجا هستند؟آيا در نمادها تطبيق وجود دارد؟نمادهايي كه ما داريم مثلا در پوشش كه آيا در اينها تطبيقي وجود دارد با نماده؟ آيا رنگ قرمز رنگ انقلاب است ؟يا مظلوميت امام حسين رنگ سبز است؟يا رنگ سياه رنگ عزاداري است ؟ كه اگر به اينها پاسخ دهيد.
دكتر اسعدي در ادامه به نقدها پاسخ داد و گفت : در مورد اينكه آيا حجاب نماد است؟ حجاب به عنوان يك نماد ديني حساب مي شود و در تمدن غرب هم توجه و تقابل است اين به عنوان نماد حساب شده كه مورد تقابل قرار گرفته و در همه اديان پوشش خاصي نظير پوشش اسلامي را داريم و اساسا پوشش اسلامي لزوما يك پوشش منفك و جدايي از پوشش عمومي اقوام لحاظ نمي شود. مثلا شما مي توانيد لباس محلي قوم بلوچ را داشتهه باشيد با پوشش اسلامي، آن چيزي كه مساله است پوشش اسلامي ملاك هايي است كه در قالب فرهنگ اقوام اينها را پوشش مي دهند .لباس قومي هر محلي مي تواند در همين ملاك ها بگنجدلذا فرهنگ اسلامي فرهنگ اقوام را در واقع هم پوشان است از اين جهت مساله مساله جدايي نيست اما اينكه امروز چادر و پوشش اسلامي خصوصا در جوامع غير اسلامي يك نمادي است يك مبحث جدايي مي باشد اما ناظر به اينكه فرموديد اين نمادها با رسوم محلي نقطه ثقل نمادها در بحث تمدن نوين اينجا بحثي كه ما استخراج كرديم براي نمادها لزوما ربط مصرحي به مساله تمدن نوين نداشتن و ما روي كليد واژه نماد تكيه كرديم . حالا اين آداب و رسوم محلي يك سري عناصر تاريخي ، قوميتي هستند كه خيلي از آنها قرار دادي هستند و عرف قومي خيلي با هويت ديني قرار نيست انطباق داده شوند و اون چيزي كه من فكر ميكنم اين نمادهايي كه اينجا فهرست ميشود عنصر اصلي آن هويت ديني است كه بعد هويت ديني كه برخي از كاركردهايش را در هويت ملي نشان مي دهد كه قرار است يك امت واحده اي بسازند. لذا اين آداب ورسوم محلي اينجا محلي در اعراب قاعده تمدن سازي ما لزوما تاثيري ندارد.
استاد اسعدي در پايان گفتند : در پاسخ به صحبت هاي دكتر زماني طبيعتا اين نمادها به صورت جزئي و موردي خيلي در فرهنگ اسلامي كار شدند و آن چيزي كه بحث ما را متمايز مي كند نگاه تمدني به اين عناصر است اين كه شما بيان مي كنيد فراوان چند كتاب هم از اين نمادها هست ولي اينكه اينها را در گستره تمدن ببينيد يك بحث جدايي است شما ممكن است يك موضوعي را مثلا قالي بافي را در عرصه هاي مختلف بحث مي كنند شما با چه رويكردي قالي بافي را مي بينيد ما هم رويكردمان در بحث نمادها يك اجزاء آن حج يا روزه هست اون خط ربط تمدني مساله هست نه صرف يكي از مناسك ديني، نكته بعدي اينكه گفتند ممكنه بازي با كلمات باشد فكر كنم براي ما خيلي روشن است كه وقتي در مورد نماد صحبت مي شود، در مورد موضوعي صحبت مي كنيك كه در فرهنگ فرآيند نوين اثرگذار باشد و مساله اين است كه آيا اينها در اين فرآيند اثر گذار هستند يا نه!در پاسخ به اينكه گفتند وزن هاي اين عناصر نمادين متفاوت است ؟ در پاسخ مي گوييم بله متفاوت است برخي ها پررنگ تر هستند و برخي ها كم رنگ تر، برخي كاركردهاي بيشتري دارند و در فهرست دسته بندي شدند .بايد به اين نكته توجه كنيم كه در فرآيند عناصر نمادين جامعه سازي با تمدن سازي همزمان دنبال مي شوند و بدون جامعه آباد تمدني ساخته نمي شود اول با يك سري نمادها جامعه را اصلاح كنيم و همزمان هم رويكرد تمدني را هم در نظر گرفت.ورزشكار سجده مي كند نماد است پس چقدر فرآورده آن را به جامعه تزريق كرديم .بحث بسيار جاي كار دارد كه هر كدام از اينها بايد جدا كار شود.